- کمانه بالا(کُ یِ)
دهی از دهستان کاکاوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
معنی کمانه بالا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(عَ مِ نِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان چنانۀ بخش شوش شهرستان دزفول. دارای 400 تن سکنه. آب آنجا از چاه و محصول آن غلات دیمی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
(کَ تِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند ومحلی کوهستانی و گرمسیر است. سکنه 155 تن. آب آن ازقنات و محصول آنجا غلات، شلغم، چغندر و شغل مردم زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(نَ / نِ)
لغت نامه دهخدا
ربعه. مربوع. (دهار). با بالایی نه بلند و نه کوتاه. میانه قامت. میان بالا. معتدل القامه. با قدی موزون و معتدل. متوسطالقامه (آدمی). که بالایی نه بسیار کوتاه و نه بسیار بلند دارد. آنکه قدی متوسط دارد نه دراز و نه کوتاه. (یادداشت مؤلف) : مردی بود مأمون به گونه اسمر و میانه بالا. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی)
(نَ / نِ یِ)
لغت نامه دهخدا
قسمت منحنی کمان مابین محل دست و سر بالایی کمان. (از ناظم الاطباء) ، خانه بالایی. غرفه
(کَ مَ رِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دره صیدی است که در بخش اشترینان شهرستان بروجرد واقع است و 618 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان سگونداست که در بخش زاغۀ شهرستان خرم آباد واقع است و 400 تن سکنه دارد که از طایفۀ سگوند هستند و زمستانهابه قشلاق می روند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 33هزارگزی شمال خاوری بیرجند ناحیه ای است کوهستانی معتدل ودارای 35 تن سکنه میباشد، فارسی زبانند، از قنات مشروب میشود، محصولاتش: میوه، غلات و بادام است، اهالی به کشاورزی گذران میکنند، مزرعۀ کربلائی محمدبیک ساویه جزء همین ده است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
متوسطالقامه، کوتاه قامت
متضاد: بلندبالا
متضاد: بلندبالا